مقاله ای از استاد بزرگ تاریخ رسول جعفریان در نقد سند مسجد مقدس ج
مقاله ای از پژوهشگر و استاد بزرگ تاریخ حجت الاسلام رسول جعفریان: یکی از اماکن زیارتی در نزدیکی شهر قم، مسجد جمکران است. جمکران روستایی است در فاصله پنج کیلومتری شرق شهر قم که در قرن چهارم هجری از روستاهای بنام این منطقه بوده و بارها در تاریخ قم (ص 34 و 35) از آن به عنوان روستایی که پیش از آمدن اشعریان به قم اهمیت داشته، یاد شده است. همانجا ذکر شده است که طایفه بنی اسد در جمکران قم استقرار یافتند.( تاریخ قم، ص38) در آن کتاب، روایات مختلفی درباره بنای این روستا آمده که از آن جمله، آن است که روستای جمکران را داوود بن سلیمان بنا کرده است. این نقلها نشان از تقدس این روستا از ایامی دیرین دارد . بنای این مسجد، بنا به روایتی که قدمت آن و مأخذ معرفی شده، محل تردید واقع شده (کتابشناسی آثار مربوط به قم، سید حسین مدرسی، ص34 ـ 33)، به دستور امام زمان , صورت گرفته و ایشان به یکی از شیعیان جمکران دستور بنای آن را دادهاند. به همین دلیل، مسجد یاد شده، تقدیس شده و در حال حاضر با عنوان مسجد مقدس جمکران از آن یاد میشود. کهنترین تاریخی که در آن ثبت شده، سنگی است با تاریخ 1158 که اشعاری روی آن حک شده و نام آقا علی اکبر جمکرانی را به عنوان بانی مسجد میشناساند. ویژگی مسجد جمکران آن است که زائران فراوانی در شبهای، چهارشنبه و جمعه داشته و هزاران نفر برای خواندن نمازی مخصوص به این مسجد میآیند. عقیده عمومی بر آن است که اگر کسی چهل شب متوالی به این مسجد آمده و نماز امام زمان را بخواند، موفق به دیدن امام زمان خواهد شد. طی دو دهه پس از انقلاب اسلامی در ایران، بنای این مسجد توسعه عظیمی یافته و مسجد و صحنهای اطراف آن، طی شبهای یاد شده، میزبان چندین هزار نفر زائر میباشد. آمار زائرین سالیانه این مسجد، بالغ بر ده میلیون نفر برآورد میشود. به دلیل ورود این زائرین، وضعیت زیارتی شهر قم در دو شب یاد شده، به ویژه اطراف حرم، کاملاً متفاوت با ایام دیگر است.
مطالبی مدقّقانه از محقّق و پژوهشگر حجت الاسلام محمد رضا انصاری قمی: این محقق، در ذیل عبارتی از کتاب «تاریخ قم» یعنی عبارتِ «اوّل مسجدى که بدین ناحیت بنا نهادند پیش از آمدن عرب بدین ناحیت مسجد قریه جمکران بود و مردى از اهل اسلام نام او خطاب بن اسدى که بدین ناحیت افتاده بود آنرا بنا کرده بود» برای اینکه مسجد مذکور با مسجد جمکران فعلی اشتباه نشود مینویسند:
این مسجد غیر از مسجدى باید باشد که امروزه در جنوب شرقى روستاى جمکران قرار دارد، و به نام مسجد صاحب الزمان علیه السلام [مسجد جمکران] در میان مردم مشهور است، زیرا تا کنون هیچ سند معتبر و قابل اعتمادى دال بر پیشینه کهن مسجد کنونى بدست نیامده است، و شهرت کنونى آن زائیده داستانى است که ساختمان آن را به امام زمان علیه السلام نسبت مىدهد، این داستان نخستین بار در بیاضى [کتابچهای] که در آن 10 رساله فلسفى و عرفانى و تاریخى نوشته شده آمده است، بیاض [کتابچه] از آنِ أبو الشرف محمد مهدى بن على نقى بن نعمت اللّه حسینىقمى متخلص به «توحید»، خطیب و واعظ قم، زنده در سال 1116 هجرى، از فضلاء قم در اوائل قرن یازدهم هجرى و از شاگردان قاضى سعید قمى و معاصر علامه مجلسى رحمه اللّه. او در پایان این بیاض حکایت بناء مسجد جمکران قم را در 4 صفحه به نقل از کتاب «مؤنس الحزین فی معرفة الدین و الیقین» من مصنفات أبى جعفر محمد بن بابویه قمى آورده است، و بیش از دو قرن بعد حاجى نورى رحمه اللّه عین نوشتار 4 صفحه سابق الذکر را نخست در کتاب کلمة طیبه (ص 457- 460 چاپ اسلامیه)، و از آنجا با اندک تغییرى در کتاب نجم الثاقب (ص 155- 157 چاپ 1329 تهران) آورده است، (کتابشناسى آثار مربوط به قم: ص 63)، و جالب آنکه حاجى نورى این واقعه را به اشتباه به محدّث مشهور «سید نعمت اللّه جزائرى» منتسب نموده. و بعید به نظر نمىرسد که مسجد جمکران کنونى، مشهور به مسجد صاحب الزمان (عج)، همان مسجدى باشد که خطّاب از قبیله بنى اسد آن را بنا کرد، و بعدها در دورههاى متأخر و با اشاعه داستان حسن بن مثله جمکرانى رونق فزایندهاى یافت. تا دو دهه قبل ساختمان کوچک آن که از ساختههاى قرن سیزدهم هجرى بود برقرار بود، لیکن در سالهاى اخیر ساختمان کهن مسجد تخریب و بر روى آن و با افزودن دهها هزار متر مربع از زمینهاى کشاورزى پیرامون آن مسجد عظیمى بنا گردید، که از بزرگترین مساجد ایران بشمار مىرود. پیشتر از این هنگام تحقیق کتاب (انوار المشعشعین فى ذکر شرافة قم و القمیّین) در باب دهم (ج 1، ص 443) به مناسبتِ اشاره به بناى مسجد جمکران، در پاورقى به این نکته پرداختهام که: (محمد بن على بن الحسین بن موسى بن بابویه قمى، أبو جعفر، مشهور به شیخ صدوق، از بزرگان محدثین و فقها و نویسندگان امامیه است، اهمیت او در سلسله محدثین و فقهاى امامیه و ارزش نوشتهها و روایات و تألیفات او، و نقش او و اندیشههایش در تفکر امامیه مورد اتفاق تمامى شرح حالنگاران است، و همگى به تفصیل درباره او و کتابهایش سخن گفتهاند. شیخ نجاشى (متوفاى سال 450 ه) و شیخ طوسى (متوفاى سال 460 ه) در دو کتاب (رجال) خود درباره او و کتابهایش به تفصیل سخن گفتهاند. نجاشى بیش از 160 کتاب و رساله براى او یاد کرده است، دقت او در یادکرد نوشتههاى او به گونهاى است که رسالههاى کوچک و نامههاى چند برگى او را نیز آورده است، لیکن نامى از کتاب (مؤنس الحزین فی معرفة الحقّ و الیقین) نیاورده است. از سوى دیگر این گونه نامگذارى با سجع و قافیه به دور از شیوه نامگذارى شیخ صدوق است، و تناسبى با تألیفات او ندارد، علاوه بر آن که اساسا کتابى به این نام براى نویسندهاى- صدوق یا جز او- یاد نشده است، یعنى در تاریخ مؤلفات امامیه کتابى به این نام به نویسندهاى امامى مذهب نسبت داده نشده، از این رو با توجه به مجموعه قرائن و شواهد، به یقین مىتوان ادعا کرد، چنین کتابى هرگز نوشته نشده، و وجود ندارد، بنابراین مطالب نسبت داده شده به آن نیز همان حکم را دارد، و گذشته از تمام آنچه گفته شد، فوت شیخ صدوق رحمه اللّه در سال 381 ه بوده، در حالى که واقعهاى که حسن بن مثله جمکرانى ادعاى وقوع آن را مىکند، در سال 393 ه، یعنى دوازده سال پس از فوت شیخ صدوق مىباشد. و احتمال تصحیف در ضبط سال و تاریخ واقعه، بگونهاى که با دوره زندگى شیخ صدوق تناسب داشته باشد- چنانکه براى تصحیح این واقعه احتمال آن را دادهاند- بر خلاف اصل است، یعنى اصل نخست صحت ضبط تاریخ است، مگر قرینه قطعیهاى بر خلاف آن یافت شود، از این رو نقل این قضیه در کتاب شیخ صدوق- بر فرض بودن چنین کتابى- نامعقول است. علاوه بر این، در هیچ یک از منابع حدیث و کتابهاى دعا و زیارتنامههاى بقعهها و مزارها و مساجد متبرکه، نام و یادى از این مسجد، و استحباب نماز مخصوصى در آن نشده است. این نکته از این جهت اهمیت دارد که شهر قم از دیرباز مورد توجه شیعه و امامان معصوم بوده، و همواره محل آمد و شد امامزادگان و محدثین و فقیهان قرار داشته، و در صورت صحت روایت جمکرانى، بىتردید از آن در کتابها و روایات خود یاد مىکردند، و شیعیان را به زیارت این مسجد تشویق مىکردند، (چنانکه درباره مساجدى همچون مسجد سهله و مسجد کوفه و مسجد براثا و مسجد قبا و جز اینها وجود دارد). أمّا آنچه در سالهاى أخیر به عنوان شاهدى بر سندیت و اعتبار این مسجد گفته مىشود (یعنى رفتن برخى از مراجع تقلید و علما و مقدسین به آنجا، و برخى نقل قولها از آنان) و همواره در نوشتهها بدان اشاره مىشود، اعتبار و ارزشى ندارد، زیرا أولا متعلق به نیم قرن أخیر است و از سابقه کهنى برخوردار نمىباشد، و ثانیا در صحت بسیارى از این گفتهها و نقل قولها شک و تردیدهایى وجود دارد، و خلاف آن نیز نقل شده است، و از همه مهمتر آن که روستاى جمکران و دشتها و کوهپایههاى پیرامون آن همچون کوه دو برادران و کوه خضر، از دیرباز یکى از تفرجگاههاى مردم قم بشمار مىرفته که معمولا روزهاى تعطیل و جمعه و عید، بسیارى از مردم و علما براى تنزّه و تفرّج به این دشتها مىرفتند، و شاید در این میان در مسجد آنجا نیز نماز مىگزاردند، که این سفرها و نماز شاهدى بر صحت داستان جمکرانى نمىتواند باشد. ولى لازم به یادآورى است که نبود سند در منابع کهن امامیه براى دستور امام , به ساختمان مسجد جمکران از ارزش و قدسیت این جایگاه نمىکاهد، زیرا مسجدى است که به نام مبارک حضرت حجت , ساخته شده، و محل نماز و عبادت مومنین، و جایگاه توسل به درگاه خداوند و ائمه طاهرین علیهم السلام مىباشد، و بنابر روایات این گونه مکانها محل تردد ملائکه بوده، و اقتضاى استجابت دعا و توسل مردمان نیازمند را دارد، لیکن این حقیقت را نباید پنهان داشت، که تا کنون هیچ سند صحیح و دلیل قاطعى بر اعتبار انتساب این مسجد یافت نشده است، مگر آن که کسى بر قاعده اصولى تسامح در ادله سنن اعتماد نموده، و گفته منسوب به شیخ صدوق رحمه اللّه را در حدّ روایت معتبر بداند، یا رفتار و اعتقاد فقهاى متأخر را حجت دانسته و دلیل بر اعتبار انتساب این مسجد قرار دهد، که شواهد چندى بر این گفته أخیر مىتوان یافت، از آن جمله نوشتهاى است به خط علم الهدى فرزند فیض کاشانى (متوفاى 1091 ه) که در میان مجموعهاى از نامهها و مکاتبات و نوشتههاى او در نسخهاى خطى در کتابخانه آیة اللّه مرعشى رحمه اللّه مىباشد (که دوست دانشمندم جناب آقاى رسول جعفریان عکس آن را در اختیارم قرار داد)، در این یادداشت آمده است: (فی سنة 1080 در جوار والد، مولانا حجّة اللّه فی العالمین روحى فداه مشرّف شدیم به حرم اهل بیت صلوات اللّه علیهم، و بعد مشرف شدیم به زیارت مسجد مقدس جمکران که از مضافات قم المشرفة مىباشد. حقیر فقیر شنیدم از والد مکرم روحى فداه که مولانا شیخ محمد بهاء الدین عاملى عطّر اللّه مرقده و مولانا حضرت علّامه آخوند ملّا محمد تقى مجلسى عطّر اللّه مضجعه به این مکان مقدس مشرف مىشدند).
( تاریخ قم،نویسنده: حسن بن محمد بن حسن قمى (قرن4) / ترجمه: حسن بن على بن عبد الملک قمى، محقق / مصحح: محمد رضا انصارى قمى، ناشر: کتابخانه بزرگ آیت الله العظمى مرعشى نجفى،سال چاپ: 1385 ش)
جواب یک اشکال: ممکن است که اشکال شود، چرا هیچ یک از علما جعلی بودن این روایت را متوجه نشدهاست و تنها شما آنرا فهمیدهاید؟ در جواب عرض میشود که اولاً تاکنون عدهای از محققین این مسأله را بیان کردهاند و بنده حقیر نفر اول نیستم. ثانیاً برخی از علما با اینکه جعلی بودن این روایت را میدانند اما مبنایشان بر این است که با اینگونه موارد که مشهور شده و ضرری هم ندارد، مقابله نشود، اما مبنای بنده حقیر این است که اگر جعلیات بیان شود، هم از رشد آنها جلوگیری میشود و هم ارزش حقیقتهای واقعی بیشتر دانسته می شود. علاوه بر اینکه بسیاری از علما از قابلیّتهای نرمافزاری که در سالهای أخیر تولید شدهاند بیاطلاع میباشند و به اعجاز آنها اعتقادی ندارند و عده اندکی هم که آشنا هستند یا در کمیّت و یا در کیفیّت استفاده دچار مشکل هستند و آنهایی که این مشکل را ندارند یعنی تمام نرم افزارهای تولید شده که حدود 200 نرم افزار میباشد را دارا هستند و به صورت تخصّصی نحوه استفاده آنها را میدانند، یا وقت استفاده را ندارند و در ادارات و مؤسسات مشغول کارهای اجرایی و.. هستند و یا در زمینه علوم حوزوی تخصّص و مهارت کامل را ندارند مثلاً در ادبیات عرب دچار ضعف هستند و یا در فقه و اصول و مقدمات اجتهاد دچار خلل هستند. اما افرادی که تمام نرم افزارها را دارا باشند و تمام قابلیّت های پیچیده آنها را بدانند، از قابلیّتهای خارق العاده فضای مجازی کاملاً مطّلع باشند و در مقدمات حوزوی صاحب نظر باشند و وقت کافی را برای تحقیق داشته باشند و وارد امور اجرائی و مسئولیتهای وقتگیر نشده باشند و ذوق و استعداد پژوهشی را نیز دارا باشند، شاید در کلّ کشور، به 5 نفر نرسند.
جواب اشکالی دیگر: ممکن است کسی بگوید: شما که تقدّس مسجد جمکران را قبول دارید، پس چرا مردم را به حال خود رها نمیکنید و چرا جعلی بودن روایت را مخفی نمیکنید؟ در جواب ایشان عرض میشود که اولاً جعلی بودن این روایت قبلاً بارها مطرح شده است و حتی در فضای مجازی و در برخی از کتب موجود میباشد. ثانیاً اگر ما که روحانی هستیم متولّی این اصلاحات نباشیم، در دانشگاهها افرادی که ضدّ دین و مذهب هستند، متولّی بیان این امور خواهند شد، و جوانان بی خبر از دین، به ریش روحانیت غافل از این مسائل خواهند خندید، پس بهتر است قبل از اینکه این مسأله را در کوچه و بازار از دانشجویان بشنوید، از خودِ علما بشنوید. اگر خود علما تحریفات را بیان کنند مشکلی پیش نمیآید، اما اگر یک جوان، خودش در اینترنت یا در دانشگاه با این مسائل مواجه شود، نسبت به تمام کلمات علما، شکّ خواهد کرد و نظائر آن موجود است. از یکی از دانشجویان شنیدم که یکی از اساتید در دانشگاه تهران با ویدئو پرژکتور برای ما ثابت کرد که لعن موجود در زیارت عاشورا بعداً اضافه شده است. آیا اگر مسأله ابتدائاً توسط خود علما مطرح میشد، بهتر نمیبود؟
اعمال مسجد مقدّس جمکران: در روایت فوق از حسن بن مثله جمکرانی از قول صاحب الزمان عج نقل شده است که در این مسجد چهار رکعت نماز خوانده شود. دو رکعت نماز تحیت و دو رکعت نماز صاحب الزمان عج:
نماز تحیّت مسجد: این نماز به مسجد مقدّس جمکران اختصاص ندارد و مستحب است در هر مسجدی خوانده شود. (دو رکعت می باشد و در هر رکعت بعد از حمد 7 مرتبه سوره توحید خوانده میشود و ذکر رکوع و سجود 7 بار تکرار میشود)
نماز صاحب الزمان عج: نماز صاحب الزمان عج نیز اختصاصی به مسجد مقدس جمکران ندارد و در هر مکانی خوب است که خوانده شود و در مسجد مقدس جمکران که حال و هوای حضرت را در انسان تداعی میکند، لذّت بخشتر و دلپذیرتر است. ( دو رکعت میباشد که در آن آیه «إیاک نعبد و إیاک نستعین» صد بار تکرار میشود و ذکر رکوع و سجود نیز 7 بار تکرار می شوند. بعد از سلام نماز یک مرتبه لاإله إلا الله و تبیحات حضرت زهرا س و یک سجده که در آن 100 صلوات گفته شود. )
سید ابن طاووس= 664ق، می نویسد: صلاة الحجة القائم ع رَکْعَتَیْنِ تَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ إِلَى إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ثُمَّ تَقُولُ مِائَةَ مَرَّةٍ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ثُمَّ تُتِمُّ قِرَاءَةَ الْفَاتِحَةِ وَ تَقْرَأُ بَعْدَهَا الْإِخْلَاصَ مَرَّةً وَاحِدَةً وَ تَدْعُو عَقِیبَهَا فَتَقُولُ اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلَاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاء... جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع، سید ابن طاووس، ص: 281)
قطب الدین راوندی573ق، می نویسد: صَلَاةُ الْمَهْدِیِّ ع رَکْعَتَانِ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ الْحَمْدَ مَرَّةً وَ مِائَةَ مَرَّةٍ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ وَ یُصَلِّی عَلَى النَّبِیِّ ص مِائَةَ مَرَّةٍ بَعْدَ کُلِّ صَلَاةٍ مِنْ هَذِهِ الصَّلَوَاتِ ثُمَّ یَسْأَلُ اللَّهَ حَاجَتَه. (الدعوات (للراوندی) / سلوة الحزین، ص: 89)