سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ازدواج سبز ( راهکاری حلال و نوین برای دختر، پسرهای مجرد)

 ?ازدواج سبز  ?

راهکاری علمی و عقلی و خداپسندانه برای ایجاد رابطه ای حلال و شرعی مابین پسر و دختر.

این نحوه ازدواج عبارت است از ازدواجی که زماندار باشد و مشروط به این شود که ارتباطی جنسی صورت نگیرد و رفتار مابین دختر و پسر فقط منحصر باشد به اعمال عاشقانه.

در این نحوه ازدواج دختر یا پسر به طرف مقابل می گوید: با تو ازدواج می کنم به مدت یک روز یا هفته یا ماه در مقابل یک گل سرخ به شرطی که رابطه جنسی نداشته باشیم.

طرف مقابل هم می گوید: قبول می کنم.

پس از انشای این عبارات، ازدواج سبز صورت می گیرد و طرفین به هم محرم می شوند اما مجاز به اعمال جنسی نیستند مگر اینکه در بین مدت ازدواج دختر رضایت دهد.

البته اگر دختر باکره باشد و مصلحت خود را تشخیص ندهد حتما باید با اجازه پدر اقدام به این عمل نمایند.

لازم به ذکر است که خواندن عقد ازدواج به صورت فارسی نیز صحیح می باشد

تنها مشکل ازدواج سبز این است که ممکن است با فتوای برخی مراجع بزرگوار تقلید سازگار نباشد، اما نتیجه تحقیقات شخصی و اجتهادی این حقیر، صحت این ازدواج را تایید می کند.

بزرگانی چون ایت الله بهجت، سید صادق روحانی، جناتی، صاحب جواهر، شیخ انصاری و .... فتاوایی مبتنی بر صحت این ازدواج دارند.

ازدواج سبز، راهکاری بسیار مناسب برای جوانان معتقد ایرانی است که برای احکام الهی ارزش و احترام قائل هستند و به عذاب آخرت ایمان دارند.

و جایگزینی برای ازدواج سفید که عملی حرام و خلاف شرع می باشد، خواهد شد.  

محقق، پژوهشگر و نویسنده: محمد تهرانی 09192901961 ??

 ازدواج در اسلام خیلی راحت تر از این است که فکرش را بکنید به روایت ذیل توجه کنید: ( از این نحو روایات بسیار است)

أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی حَمْزَةَ قَالَ‏ بَعَثَنِی أَبُو الْحَسَنِ فِی حَاجَةٍ فَجِئْتُ وَ إِذَا مُعَتِّبٌ عَلَى الْبَابِ فَقُلْتُ أَعْلِمْ مَوْلَایَ بِمَکَانِی فَدَخَلَ مُعَتِّبٌ وَ مَرَّتْ بِی امْرَأَةٌ وَ قُلْتُ لَوْ لَا أَنَّ مُعَتِّباً دَخَلَ فَأَعْلَمَ مَوْلَایَ بِمَکَانِی لَاتَّبَعْتُ هَذِهِ الْمَرْأَةَ فَتَمَتَّعْتُ بِهَا فَخَرَجَ مُعَتِّبٌ فَقَالَ ادْخُلْ فَدَخَلْتُ عَلَیْهِ وَ هُوَ عَلَى مُصَلًّى تَحْتَهُ مِرْفَقَةٌ فَمَدَّ یَدَهُ وَ أَخْرَجَ مِنْ تَحْتِ الْمِرْفَقَةِ صُرَّةً فَنَاوَلَنِیهَا وَ قَالَ الْحَقِ الْمَرْأَةَ فَإِنَّهَا عَلَى دُکَّانِ الْعَلَّافِ بِالْبَقِیعِ تَنْتَظِرُکَ فَأَخَذْتُ الدَّرَاهِمَ وَ کُنْتُ إِذَا قَالَ لِی شَیْئاً لَا أُرَاجِعُهُ فَأَتَیْتُ الْبَقِیعَ فَإِذَا الْمَرْأَةُ عَلَى دُکَّانِ الْعَلَّافِ تَقُولُ یَا عَبْدَ اللَّهِ قَدْ حَبَسْتَنِی قُلْتُ أَنَا قَالَتْ نَعَمْ فَذَهَبْتُ بِهَا وَ تَمَتَّعْتُ بِه.

على بن ابى حمزه مى‏گوید: امام کاظم - علیه السّلام- مرا به دنبال کارى فرستاد. وقتى که برگشتم دیدم متعب دم درب ایستاده است. گفتم: بر امام بگو که من اینجا هستم. وقتى که او رفت زنى از کنارم گذشت. با خود گفتم، اگر به معتّب نگفته بودم، دنبال آن زن مى‏رفتم و او را صیغه مى‏کردم.

در این هنگام معتّب بیرون آمد و گفت: بیا داخل. وارد شدم دیدم امام بر سجاده نشسته است. با دستش از زیر سجاده کیسه‏اى بیرون آورد و به من داد و فرمود: برو دنبال آن زن که الآن در دکان فلان کس در بقیع منتظر تو مى‏باشد. من پولها را گرفتم و به طرف بقیع رفتم و آن زن را در همان جایى که امام فرموده بود، دیدم. به من گفت: اى بنده خدا! مرا معطل کردى.

گفتم: من؟ گفت: آرى، پس با او رفتیم و او را به عقد خود در آوردم‏.

(بحار الأنوار جلد 48 ص 62، حدیث 81. به نقل از کتاب الخرائج و الجرائح نوشته قطب الدین راوندی 573ه.ق ج1 ص319)

مبتکر: محمد تهرانی   09192901961